خلاصه داستان: شر وحشتناکی ظهور کرده است. گرگ ها یک بار دیگر زوزه می کشند، اما تنها گرگینه ای مانند اسکات مک کال، می تواند هم متحدان جدید را جمع کند و هم دوستان مورد اعتماد را برای مقابله با دشمنی که می تواند قوی ترین و مرگبارترین باشد، متحد کند.
خلاصه داستان: خانواده ای پس از یک فقدان غم انگیز به شهر مهاجرت می کنند. وقتی 30 سال بعد دوباره در زادگاهشان گرد هم می آیند، احساسات مدفون و رازهای دردناک دوباره ظاهر می شوند.