خلاصه داستان: داک یک آتشبس شکننده بین فرماندار و مافیا را تسهیل میکند و نرمافزار دادستانی را برای امور مالی مبادله میکند. بدون آتشبس دیگر، داک به حال خود رها میشود و از یک چیز پاک نشده در زندگیاش محافظت میکند: دخترش، دیکسی کوچک.
خلاصه داستان: نماد جوانان. سوپراستار قهرمان اکشن. معاناو در سن 30 سالگی در اوج کار خود بود که در حین فیلمبرداری در هاریانا دچار تصادف شد. معاناو که زمانی نام آشنا بود، اکنون در مخفی زندگی می کند.
خلاصه داستان: پس از مرگ غم انگیز یک معلم، دوست او که از قضا یک پلیس سابق است، شغل قدیمی او را به امید دستگیری افرادی که مسئول قتل او هستند، به دست می گیرد.