خلاصه داستان: یک زوج میانسال فرانسوی به یک روستای محلی نقل مکان میکنند و به دنبال نزدیکی با طبیعت هستند، جایی که حضور آنها دو نفر محلی را تا حد خصومت آشکار و خشونت تکاندهنده برانگیخته میکند.
خلاصه داستان: گفته می شود که هر بازپرس جنایتی دارد که آنها را آزار می دهد، پرونده ای که بیشتر از بقیه او را آزار می دهد، بدون اینکه او لزوماً دلیل آن را بداند. برای یوهان این قضیه قتل کلارا است.
خلاصه داستان: مردی که زنش را از دست داده است پس از یک سال به شهر آستین باز می گردد. او قصد دارد که به زندگی اش سامان ببخشد و با بچه هایش ارتباط بهتری برقرار کند اما چیزی در مورد مرگ زنش او را آزار می دهد و...
خلاصه داستان: در سال 1993، نوجوانی به نام کامرون بدلیل اختلالاتی، به مرکز درمانی به نام وعده خدا در منطقهای دوردست فرستاده میشود. در حالی که او در معرض درمان و معالجههای سوالبرانگیز قرار میگیرد، با دیگر ساکنین این مرکز ارتباط برقرار میکند و آنها تصمیم میگیرند تا زمانی که از آن مرکز خلاص شوند، تظاهر به همکاری با برنامه آن مرکز کنند…
خلاصه داستان: دانشجویی جوان که در رشته هنر تحصیل می کند و از کمبود اعتماد به نفس رنج می برد، به طور غیرمنتظره ای، راهی سفری عجیب و خطرناک به سوی یک سرزمین ناشناخته می شود و...
خلاصه داستان: «مایلز برون» میلیاردر حوزه تکنولوژی دوستان نزدیکش را برای تعطیلات به جزیرۀ شخصی اش در یونان دعوت می کند و وقتی یکی آن ها به قتل می رسد کاراگاه معروف «بنویت بلانک» برای حل پرونده وارد عمل می شود.