خلاصه داستان: او شجاعترین مرد نیست، اما مسئولیت بزرگ و وظیفه بزرگی به او داده شده است - این که کل ذخایر طلای نروژ را در طول حمله به نروژ در زمان وقوع جنگ جهانی دوم از آلمانها دور کند.
خلاصه داستان: این فیلم در جریان حمله لو منگ به استان جینگ است؛ هنگامی که گوان یو توانا توسط پان ژانگ وو کشته شد و تیغه ی هلالی شکل اژدهای سبز او ربوده شد. گوان زینگ، پسر گوان یو، از این جنگ جان سالم به در می برد و در پی انتقام خون پدر بر می آید تا بتواند سلاح گمشده را باز پس گیرد و وارث آن باشد