خلاصه داستان: فردی، یک جنایتکار خرده پا، با کیسه ای پر از پول نقد و کک در حال فرار است. او خیلی بالای سرش است و به شدت صدمه دیده است. با گلوله ای در روده اش وقتش تمام می شود.
خلاصه داستان: در سال 1918، یک زن جوان در آستانه جنون، در تلاشی ناامیدانه برای فرار از مشقت، انزوا و بی عشقی زندگی در مزرعه والدینش، ستاره شدن را دنبال می کند.