خلاصه داستان: چارلی مورنینگاستار، شاهدخت جهنم و وارث تاج و تخت، در تلاش برای تحقق آرزوی ظاهراً غیرممکن خود از افتتاح هتلی به نام «هتل هزبین» است که هدف آن بازسازی جهنم است. به دلیل جمعیت بیش از حد گناهکاران، جهنم هر سال یکبار پاکسازی انجام میدهد، کاری که به عهدهٔ نوعی فرشتهٔ معروف به نابودگران است که برای کشتن گناهکاران از بهشت فرود میآیند. چارلی این موضوع را بسیار ناامیدکننده میداند و میخواهد راه حلی صلح آمیزتر برای مسئله جمعیت بیش از حد پیدا کند. هدف اصلی او این است که مشتریانش از جهنم به عنوان ارواح رستگار شده «خارج شوند» و در بهشت پذیرفته شوند و...